در نهج البلاغه راجع به بینش اولیای خدا، امیرمؤمنان علیه السلام جمله ای دارند که خیلی جالب است که اگر خدا هم به ما این توفیق را بدهد که چنین چشمی پیدا بکنیم. این چشم سر ما با چشم همه حیوانات مشترک است. آن ها هم ظاهر را می بینند و ما هم ظاهر را می بینیم. ما با این چشم پشت پردة هیچ حقیقتی را نمی بینیم. برای دیدن حقیقت، باید از قرآن، نبوت و امامت کمک بگیریم.
امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِینَ نَظَرُوا إِلَی بَاطِنِ الدُّنْیَا (حکمت:424) نمی گوید: «الی باطن الآخرة». بلکه می گوید: نَظَرُوا إِلَی بَاطِنِ الدُّنْیَا.؛ چون نیاز نیست بگوید: «نظروا الی باطن الآخرة». ما اگر به باطن دنیا برسیم، به باطن آخرت، به باطن حق، به باطن عبادت و به باطن قرآن و به باطن همة چیز ها در حدّ خودمان رسیده ایم.
ِانَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِینَ نَظَرُوا، نمی گوید، نگاه با چشم، «نظر» است و کلمة «نظر»، با کلمة «رؤیت» فرق می کند. إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَی ظَاهِرِهَا: کلّ مردم فقط ظاهر دنیا را می بینند و هر چیزی را هم ارزیابی می کنند، با همان ظاهر دنیاست. با دیدن ظاهر دنیا، بیش تر ارزیابی ها هم غلط است، و در فضای این ارزیابی ها، آدم هم از پروردگار گله مند می شود و هم از زندگی سیر می شود. چند میلیون چون و چرا برایش می آید و نسبت به عدل پروردگار بی اعتقاد می شود و نسبت به مسایل دینی ضعیف می گردد، اما آن هایی که باطن نگرند؛ یعنی داخل دریا هستند، هیچ وقت تحت تأثیر موج ها قرار نمی گیرند؛ چون می دانند موج می آید و می رود. موج هم سوار بر باد است؛ یعنی ریشة موج باد است. خود باد مگر چیست؟ این باد یک جا به جایی هواست و هیچ چیز دیگری نیست. می دانند که تازه خود موج هم پشتش باد است و می دانند باد هم باد است و هیچ چیز نیست:
پیش صاحب نظران ملک سلیمان باد است
بلکه آن است سلیمان که ز ملک آزاد است
خواجوی کرمانی
البته، موج را که می دانیم بر اساس موج ارزیابی می کنند، موج غنا، موج فقر، موج مرگ، موج سختی، موج شدت، موج بلا. مردم می نشینند و ارزیابی می کنند و در ارزیابی کردنشان، نسبت به پروردگار انحراف پیدا می کنند.
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید، من به آن کسی غارت شده نمی گویم که مالش را غارت کردند. در یک جملة عارفانه حضرت می فرماید: و الْحَرِیبُ مَنْ حَرَبَ دِینَهُ (شیخ کلینی، کافی، ج2، ص216): کسی که دینش را غارت کردند،
خود قرآن هم به انحرافات آن هایی که با نظر ظاهر ارزیابی می کنند، اشاره می کند: وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ (فجر:16): به محض این که مقداری تنگی در مال و مادیت برایش می آید، می گوید، این خدا، خدایی است که آدم را اصلاً خوار می خواهد و می خواهد آبروی آدم را بریزد. آیا واقعاً خدا این جور است؟ خدایی که در قرآن مجید می فرماید، از نظر باطن، غیبت کردن، مساوی است با خوردن گوشت میت آن غیبت شده، و این جور در مقابل غیبت موضع گیری کرده که با زبانتان به آبروی کسی لطمه نزنید. آیا این پروردگار خودش آبروریز است؟ من یک نفر را در تاریخ عالم خبر ندارم که خدا آبرویش را ریخته باشد. هر کسی آبرویش را بر باد داده، خودش آن را بر باد داده است، و الّا شما ده میلیون گناهان کبیره در خلوت بکنید، اگر خدا آبرویتان را برد. محال است. کسی که آبرویش می رود، کسی است که می آید در چهار راه می ایستد، مشروب می خورد. البته، در این صورت، همه می گویند عجب آدم پستی! خودش آبروی خودش را برده است. امّا اگر هفتاد سال برود، در خلوت مشروب بخورد و دلش هم بخواهد کسی نفهمد، هرگز پروردگار عالم مشروب خوری اش را پیش کسی آشکار نخواهد کرد.
این برنامة پروردگار عالم است، اما کسی که بر اساس دید ظاهر ارزیابی می کند، فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ.؛ می گوید، اصلاً ًکار این خدا این است که آبروی آدم را ببرد و آدم را پست کند؟ ولی خدا این گونه نیست و به هیچ عنوان این طور نیستچرا بالای گنبد امام على(ع) پرچمی وجود ندارد؟
برای بسیاری از مردم این سوال وجود دارد که چرا بر گنبد نورانی امیرالمومنین پرچمی وجود ندارد در حالیکه تمامی گنبدهای ایمه اطهار پرچم دارند؟
پرچم نمادی ست به نشانه خونخواهی و طلب تقاص و تقاص خون امام علی توسط فرزندش امام حسن علیه السلام از ابن ملجم ملعون پس گرفته شد؛ در حالیکه سایر ایمه در انتظار قیام امام منتظر برای قصاص مجرمین هستند.
گنبد حضرت زینب نیز پرچمی نداشت تا اینکه بارگاه نوزانی اش بدست شمر صفتان بمباران شد و مدافعان حرم حضرت زینب پرچم تقاص را بر گنبد ملکوتی اش بر افراشتند...
عید غدیر برعاشقان ولایت وره پویان طریق امامت مبارکباد
حضرت علی(ع) به کمیل فرمود
«ای کمیل: در برابر هر مشکلی بگو: «لاحول ولاقوّة الاّبالله» خداوند کفایت آن مشکل را می کند و هر زمان نعمتی به تو رسید بگو: «الحمدلله» تا باعث فزونی نعمت شود و هرگاه روزی تو به تأخیر افتاد، «استغفار کن» که باعث گشایش روزی است .
از سوی معلمی بزرگ مثل حضرت علی (علیه السلام) برای شاگرد مستعدّی مثل کمیل، سه ذکر بسیار عالی و مهم برای سه هدف بزرگ بیان شده است .
معنای ذکر «لا حول و لاقوّة الا بالله» این است که تمام قدرت ها به دست خداست و حلاّل همه مشکلات اوست.
اگر این معنی را باور کرده و با تمام وجود به در خانه او برویم و حالتی شبیه حالت غریق در دریا پیدا کنیم، که جز قدرت خداوند به هیچ چیز دیگر فکر نکنیم، خداوند ما را کفایت خواهد کرد
»
متن کامل شاهکار ادبی حضرت علی(ع):
{خطبه بدون نقطه}
{الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ.
الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ.
سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها.
الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ.
عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ.
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ.
أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً.
صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ.
أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً.
اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.
هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً.
اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ.
عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم.
وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ}
((ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن.
یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی.
شاهان را (به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی. (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.
معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و (مای?) سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید.
کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد.
بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است.
خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار. و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی.
درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر (برای آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه:) تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر.
او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر).
از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را – و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (:و تشویش دلها) و روی کردِ درماندگی و پریشانی به سوی به آنهاست – بشناسید))
عید غدیر برعاشقان ولایت وره پویان طریق امامت مبارکباد
حضرت علی(ع) به کمیل فرمود
«ای کمیل: در برابر هر مشکلی بگو: «لاحول ولاقوّة الاّبالله» خداوند کفایت آن مشکل را می کند و هر زمان نعمتی به تو رسید بگو: «الحمدلله» تا باعث فزونی نعمت شود و هرگاه روزی تو به تأخیر افتاد، «استغفار کن» که باعث گشایش روزی است .
از سوی معلمی بزرگ مثل حضرت علی (علیه السلام) برای شاگرد مستعدّی مثل کمیل، سه ذکر بسیار عالی و مهم برای سه هدف بزرگ بیان شده است .
معنای ذکر «لا حول و لاقوّة الا بالله» این است که تمام قدرت ها به دست خداست و حلاّل همه مشکلات اوست.
اگر این معنی را باور کرده و با تمام وجود به در خانه او برویم و حالتی شبیه حالت غریق در دریا پیدا کنیم، که جز قدرت خداوند به هیچ چیز دیگر فکر نکنیم، خداوند ما را کفایت خواهد کرد