منجی مسلمان یا فراماسونر صهیونیست؟
در مورد تغییر نام عدنان اکتار همچنین گفتنی است که بر حسب مستندات متعدد و گرایش آشکار وی به یهودیت (او در جای جای سخنانش تصریح می کند که نسل بنی اسرائیل و یهود یک نسل بسیار مقدس هستند) این احتمال بسیار قوی است که خانواده وی از جمله خانواده های "یهودیان مخفی" (معروف به فرقه دونمه/dönme) باشند.
این فرقه از یهودیان توسط شخصی به نام "شبتای زوی" بنیان نهاده شده است. اعضای این فرقه در اصل یهودی هستند، ولی در ظاهر خود را مسلمان نشان می دهند.
لازم به توضیح است که فرقه دونمه به منظور جلوگیری از نفوذ اسلام در قاره اروپا در عصر امپراتوری عثمانی ایجاد شد و بانیان آن از ترس تکرار ماجرای اندلس، این فرقه را با برنامه ای از پیش تعیین شده به درون خلافت عثمانی نفوذ دادند.
به تصریح دائره المعارف جودائیکا، شخص "کمال پاشا" معروف به «آتاترک» (پدر ترکیه لائیک) از مشهورترین اعضای این فرقه مرموز بوده است.
پیروان فرقه دونمه دو اسم دارند؛ یک اسم یهودی برای مجالس خصوصی و یک اسم اسلامی. دو اسمه بودن عدنان اکتار نیز می تواند ناشی از این امر باشد. (هارون یحیی یک اسم کاملا عبری است)
صمیمیت عدنان اکتار با صهیونیستها و خاخامهای یهودی
در همین رابطه گفتنی است که عدنان اکتار در سال 2006 رسما اعلام کرد که افسانه "هولوکاست" را قبول دارد و کشتار یهودیان را محکوم میکند.
وی همچنین قریب به یک سال قبل با یک رسانه اسرائیلی (i24 news) به گفتگو نشست و برای خوشآمد صهیونیستها اعلام کرد که بر اساس تعالیم قرآن معتقد است سرزمین فلسطین "ارض موعود" قوم یهود است و به آنان تعلق دارد!
نامبرده که از سالها قبل با انتشار یادداشتهایی در خصوص فعالیتهای فراماسونرها، میکوشید این جماعت را به "خوب" و "بد" تقسیم کند، در سال 2013 از عضویت خود در لژ ماسونی پرده برداشت.
تألیف یا سرقت علمی؟
عدنان اکتار با همراهی تیم تحقیقاتی تحت مدیریت خود، 285 جلد کتاب با اسم مستعار «هارون یحیی» منتشر کرده است.
نامبرده در تألیفات خود نظریات مبتنی بر تفکر داروینیسم، ماتریالیسم، کمونیسم و بودیسم را مورد نقد جدی قرار داده است.
البته زحمت بسیاری از این تألیفات را پژوهشگران دیگر کشیده اند که نام هارون یحیی به عنوان مؤلف زیر آن ها درج شده است.
فهرست برخی از تألیفات منتسب به هارون یحیی در وب سایت شخصی او
در حقیقت این چهره جنجالی، یک سارق علمی چیره دست نیز هست.
یک بار که وی برای گفتگو راجع به "معجزات قرآن" در تلویزیون حاضر شده بود، ناگزیر از تلاوت آیاتی از کلام الله شد و در آنجا همه بینندگان مشاهده کردند که عدنان اکتار، کسی که خود را عالم دینی و مفسر وحی مینمایاند، حتی از روخوانی صحیح قرآن کریم نیز عاجز است!
همانجا بود که تردیدهای جدی در مورد میزان تسلط او بر منابع دینی و علمی در اذهان عمومی شکل گرفت.
"قدیر مصر اوغلو" جامعهشناس و دانشمند برجسته ترکیهای در همین رابطه می گوید: «کتاب های این شخص که ادعا می کند مهدی آخرالزمان است، در امریکا تدوین و به اسم هارون یحیی انتشار داده می شود. با یقین میگویم که هیچکدام از کتابهای این شخص تألیفی نیست و ترجمه شده از زبان انگلیسی هستند که من نسخه زبان اصلی این کتاب ها را در اختیار دارم.»
قدیر مصر اوغلو/ جامعهشناس برجسته ترکیهای
بر اساس برخی روایات نقل شده از بنیانگذار جماعت نور ترکیه، شخصی خواهد آمد که مردم را از شر افکار امپریالیستی و داروینیستی نجات خواهد داد. عدنان اکتار در تلاش است خود را به عنوان این فرد منجی جا بزند.
اما آیا اکتار بزرگترین فردی است که به مبارزه با نظریه داروینیسم برخاسته تا روایات مذکور -بر فرض صحت- بر او منطبق باشد؟
باید گفت که تئوری تکامل داروین توسط بسیاری از دانشمندان و حکمای سه دین بزرگ اسلام، یهودیت و مسیحیت به بوته نقد کشیده شده است.
"داگلاس دور" از دانشمندان امریکایی و یکی از مهمترین شخصیت های علمی است که به نقد کامل این نظریه مبادرت ورزیده است. دانشمند برجسته دیگری که به نقد نظریه تکاملی داروین نشسته است "مایکل بهه" نویسنده کتاب «جعبه سیاه داروین» می باشد.
هدف این گزارش نقد و بررسی داروینیسم نیست، اما تنها یک جستجوی ساده اینترنتی مشخص می کند که عدنان اکتار تا چه میزان از ناآگاهی تودههای مردم برای فریب دادن آنان سوءاستفاده کرده است.
مهدی قلابی!
اکتار با استناد به یک حدیث جعلی منسوب به رسول اکرم(ص) که در آن به خصوصیات منجی اشاره شده است، خود را واجد همه نشانههای مذکور جلوه میدهد. در حدیث یادشده، ویژگیهای منجی آخرالزمان به شرح زیر برشمرده میشوند:
- تاریخ تولد منجی (که با تاریخ شناسنامهای اکتار تطبیق داده شده)
- پیشانی گشاده
- چشم سبز
- خال بزرگ شبیه ستاره دنبالهدار در کتف سمت راست
- بینی کوچک و ظریف
- خروج منجی از استانبول
- مبارزه با داروینیسم و ماتریالیسم
- شانه فراخ و پوست لطیف
- ریشهای سیاه که از طرفین باریک است
- سیادت و امتداد نسل تا حضرت داوود علیه السلام
- تعلق اجداد به منطقه قفقاز
- داشتن 300 عنوان کتاب ممهور به مهر رسول الله(ص) و ارائه آن به مسیح
مهر منسوب به پیامبر(ص) که عدنان اکتار در همه آثارش از آن استفاده میکند.
گروههای سلفی تکفیری همچون "داعش" نیز از همین نماد استفاده میکنند.
عدنان اکتار پس از برشمردن نشانه های منجی، زیرکانه میگوید: «همه اینها نشانههای من هستند. من نمیتوانم به دروغ بگویم که این نشانهها را ندارم! تمامی نشانهها در من وجود دارد و البته من هم دوست دارم امام مهدی باشم و دنیا را نجات دهم!»
برخی ادعاهای عوامفریبانه او از این قرارند:
- حضرت رسول(ص) فرمودهاند "مهدی" بسیار عجیب رفتار میکند و من نیز بسیار عجیب رفتار میکنم!
- حضرت مهدی سید و از نسل حضرت علی (ع) است و من نیز سید و از نسل علی هستم.
- تولد مهدی در جای پنهان صورت میگیرد و بر اساس گزارشات، من در خانه متولد شدهام و کسی تولدم را ندیده است!
- بر اساس روایات، لقب مهدی "اصلان" (به معنی شیر) است و اسم مستعار من نیز در شناسنامههای قبلیام پسر اصلان است!
- بر اساس روایات، مهدی با استخوانهای گذشتگان حرف میزند و در دنیا فقط من هستم که در موضوع فسیلهای باستانی تحقیقات علمی انجام میدهم!
- بر اساس روایات، مهدی از خانواده خود جدا شده و به مکانی که تلاقی دو دریاست هجرت می کند. من نیز از خانوادهام در آنکارا جدا شدم و در استانبول که محل تلاقی دو دریاست فعالیت میکنم!
- بر اساس روایات، مهدی ادعا نمیکند که من مهدی هستم. من هم چنین ادعایی ندارم!
- بر اساس روایات، مهدی باید از نسل داوود باشد. من هم به گواهی شجرهنامه رسمی، از نسل داوود هستم.
- بر اساس روایات، مهدی در یک روستای کوچک به دنیا میآید. من نیز در آنکارا که در زمان پیامبر روستایی کوچک بود به دنیا آمدم!
- بر اساس روایات، وقتی حضرت عیسی ظهور میکند 300 عنوان کتاب از مهدی با مهر پیامبر به رنگ طلایی داخل صندوقچهای پیدا می کند. در حال حاضر من 300 عنوان کتاب با مهر پیامبر به رنگ طلایی دارم!
- روایات مربوط به آخرالزمان نشان میدهد که چند نسل قبل مهدی به منطقه قفقاز میرسد. من نیز پدربزرگانم از خانهای قفقاز بودند!
این چهره متقلب به انحای مختلف تلاش میکند ریشه خود را به اهلبیت علیهم السلام نسبت دهد
منحرف رسانهای!
عدنان اکتار وب سایتها و شبکههای تلویزیونی نیز در اختیار دارد که از طریق آنها به طور گسترده ای درباره مباحث آخرالزمانی، مهدویت، رجعت مسیح و عصر ظهور امام زمان (عج) نظریهپردازی میکند.
البته بخش اعظم تئوریپردازیهای اکتار در خصوص مهدویت، غیرقابل قبول و در تضاد با منابع اصیل اسلامی است. در واقع وی اغلب بافتههای ذهنی خود را در قالب نظریه به مخاطبانش قالب میکند.
ویژگی دیگر رسانههای تحت نظر اکتار، استفاده مفرط از جذابیتهای جنسی برای جذب مخاطب است.
قابی که عدنان اکتار را به تصویر میکشد، کمتر پیش میآید که از دخترکان بزک کرده و آنچنانی خالی باشد.
او حتی حرمسرایی مدرن در اختیار دارد که تعداد زیادی از این پریچهرگان اغواگر را در آن جای داده است.
دخترکان عروسکمنظر در تلویزیون شخصی اکتار (A9tv) و حرمسرای اختصاصی وی
این چهره جنجالی که نماد بارز تفکر التقاطی میباشد، از همجنسبازان هم حمایت کرده و حقوق آنان را به رسمیت شناخته است!
طی سالهای اخیر بخش قابل توجهی از برنامهسازیهای نامبرده، طرح ادعای مهدویت از طرف وی بوده است! او در حقیقت از سالیان دور به دنبال مطرح ساختن خود به عنوان منجی آخرالزمانی بوده، اما هیچگاه شرایط اظهار این عقیده آنگونه که اکنون در حال مطرح شدن است برای وی مهیا نبوده است.
در چند سال اخیر وی توانسته با پشتیبانی برخی شبکههای قدرتمند ماسونی و تلویزیون منتسب به خود و سایر شبکهها به ترویج اندیشههای انحرافیاش بپردازد.
*یک هشدار*
متأسفانه این شخصیت منحرف هنوز چنانکه باید در داخل ایران شناخته نشده و گاهی تبلیغ آثار منسوب به وی در برخی رسانههای موجه داخلی مشاهده میشود.
بعلاوه، ترجمه نوشتجات وی بدون نظارت کافی در قالب کتاب و سیدی در تیراژ بالا در کشور توزیع میگردد.
همچنین با نهایت تأسف، ردپای این مدعی حقهباز در نشست بین المللی اندیشه مهدویت در شهر مقدس قم نیز به چشم میخورد. [البته در سالیانی قبل]
با توجه به جهانگیر شدن پیام اسلام و اقبال همگانی به آموزههای متعالی مکتب تشیع، به نظر میرسد متولیان دین و فرهنگ باید بیش از پیش هوشیاری به خرج دهند تا چنین افرادی با استفاده از نقابهای فریبنده موجب انحراف تودههای سادهدل و پاکنهاد نشوند
نام او برای علاقمندان به مقوله آخرالزمان و منجی موعود کاملا آشناست و متأسفانه این شخصیت در نگاه بسیاری از آنان جایگاه موجهی نیز دارد .
به گزارش فرهنگ نیوز، برخی از داستانهایی که همه ما در دوران کودکی شنیده ایم، راوی مصادیقی عینی در جهان واقعیت هستند که به تناسب قدرت درک کودکان، در قالب نمادهای فانتزی بازگو میشوند.
سوژه یکی از مشهورترینِ این داستانها، گرگ حقهبازی است که در غیاب مادر برهها از ترفند تغییر چهره استفاده و به سرپناه آنان نفوذ میکند و برههای بیچاره را میخورد.
البته تم کودکانه قصه اقتضا میکند که برهها بعد از خورده شدن، دوباره از شکم گرگ بیرون بیایند و این غفلت برایشان درسی بیادماندنی باشد؛ چنانکه در مرتبه نهایی بناست که کودکان مخاطب قصه "عبرت" بگیرند و در عرصههای رئال زندگی مرتکب اشتباه بره های داستان نشوند. زیرا در دنیای واقعی، جبران خطاها و غفلت ها به سادگی داستانهای کودکانه نیست.
الغرض؛ یکی از این گرگ های دنیای واقعی ما، چهره مرموزی به نام "عدنان اکتار" معروف به «هارون یحیی» است. نام او برای علاقمندان به مقوله مهدویت و آخرالزمان و مباحث مربوط به فراماسونری کاملا آشناست و متأسفانه این شخصیت در نگاه بسیاری از آنان جایگاه موجهی نیز دارد!
در این گزارش قصد داریم با تکیه بر مستندات، کالبدشکافی مناسبی از این شخصیت مرموز داشته باشیم و سپس نگاهی بیندازیم به تصویر وی در منظر بسیاری از ایرانیان.
عدنان اکتار در سال 1956 میلادی در آنکارا متولد شد.در شجره نامه ساختگی که این شخص بر انتساب آن به خویش اصرار دارد، چنین ادعا شده است که پدران او از سادات منطقه قفقاز بوده اند و به «فرزندان شیر» شهرت داشته اند.
اکتار در این شجره نامه بلندبالا، ابتدا نسب خود را به امام حسین(ع)، به تبع آن به امام علی(ع) و سپس از طریق مادر أمیرالمؤمنین حضرت علیامخدره فاطمه بنت اسد(س) ریشه اش را به حضرت داوود نبی علیه السلام رسانده است!
شجره نامه ادعایی عدنان اکتار
او که در کودکی پدر خود را از دست داده، تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند و بعد از آن در سال 1977 وارد دانشکده هنرهای زیبای استانبول شد و رشته طراحی داخلی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد؛ اما بعد از مدتی تغییر رشته داد و به ادبیات، فلسفه و تاریخ روی آورد.
گزارش های منتشره در برخی روزنامه های آن دوره حاکی است که وی در دوران دانشجویی به خاطر مطالعه کتاب های آخرالزمانی "سعید نورسی" بنیانگذار جماعت نور، به طور مداوم آثار و نشانه های یادشده در آن کتاب ها را با خویش تطبیق می داده و آشکارا خود را "مهدی آخرالزمان" میخوانده است!
اصلا یکی از انگیزههای اصلی اکتار برای جعل شجرهنامه، این بوده است که طبق تعالیم سعید نورسی، منجی آخرالزمان از نسل داوود نبی خواهد بود.
سعید نورسی؛ بنیانگذار جماعت نور
روانپریشی که شفای خود را از ارتش گرفت!
بر پایه اسناد غیرقابل خدشه پزشکی، عدنان اکتار در جوانی به خاطر مشکلات حاد روحی در بیمارستان های روانی ترکیه تحت نظر قرار داشته است.
رفتارهای غیرطبیعی و آزار و اذیت سایر دانشجویان از سوی او، موجب میشود که روانپزشکان ترک او را مورد معاینه قرار بدهند. پس از معاینات روانپزشکی، دو عارضه (paranoid) و (shizoid) در نامبرده تشخیص داده می شود.
این واقعیت در برخی از روزنامه های آن زمان مانند "حریت" منعکس شده است.
اما با پیگیری های غیرمعمول برخی از پرسنل ارتش و انتقال پرونده او به بیمارستان نظامی، بعد از چندماه گواهی سلامت روانی برای وی صادر می شود؛ اتفاق عجیبی که در جای خود قابل تأمل به نظر میرسد.
تلاش ارتش ترکیه برای اخذ گواهی سلامت روانی اکتار
این سؤال بی جواب مانده است که چرا این شخص در کانون توجه برخی صاحب منصبان رده بالای ارتش ترکیه قرار داشته و به چه دلیلی اصرار داشته اند او را از حیث روانی سالم نشان بدهند؟
بر اساس اسناد ارتش ترکیه، پس از صدور گواهی سلامت روانی، در حرکت مشکوک بعدی، نام اصلی و شناسنامهای وی از "عدنان ارسلان اوغلاری" (Adnan.Arslano?ullar?) به "هارون یحیی" تغییر یافته است.
یکی از انگیزه های وی در انتخاب اسم جدید، شبیه سازی خود به دو پیامبر والامقام بود:
* حضرت هارون (ع) تنها حامی حضرت موسی (ع) در مأموریتهای الهی.
* حضرت یحیی (ع) پیامبری که مبشر نبوت حضرت عیسی مسیح (ع) بود و آن حضرت را در طلیعه مأموریت الهی تعمید داد.
میدانیم که در واپسین سالهای سلطنت محمد رضا پهلوی، «محفل خصوصی شهبانو» دارای تأثیر جدی در شئون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور بود و با گذشت زمان نفوذ فرح و اطرافیان او عمق بیشتر یافت. معهذا، تاکنون چنان که بایسته است به نقش «باند فرح» در تاریخ سلطنت پهلوی پرداخته نشده است. فرح و اطرافیان او ـ به ویژه رضا قطبی دارای فرهنگ «لیبرالی» بودند. سخن گفتن از «لیبرالیسم» فرح نباید موجب این توهّم شود که گویا وی در قطبی متضاد با استبداد خشن و خونین همسرش قرار داشت. خیر! سخن بر سر ویژگیهای روانی و شخصیتی اوست: فرح دیبا در یک خانوادة متوسط غربگرا به دنیا آمد. در دوران تحصیل در پاریس با مبتذلترین تجلیّات فرهنگ اروپایی آمیزش یافت و شیفته آن شد. شخصیت فرح پهلوی را میتوان ثمرة پیوند عقدههای دوران کودکی و رویاها و سوداهای دوران نوجوانی و خودباختگیهای یک دختر غربزده، با تمامی احساس حقارتها و سرکوفتگیهایش، باخلقیات فرهنگ «آبستره» محافل دانشجویی و روشنفکران پاریس سالهای 1960 ـ آمیزهای از «مدرنیسم» و الحاد و چپگرایی متداول ـ دانست.
ارتشبد حسین فردوست مینویسد: در آن زمان، فرح که دختر فقیری بود تمایلات چپ و کمونیستی داشت و باتعدادی دانشجو رفاقت داشت که یکی از آنها لیلی امیرارجمند بود. خود من برخی از دانشجویان این دانشکده را در پاریس دیدهام که همه افکار کمونیستی داشتند... در مورد فرح با توجه به وضع زندگی و فقر مادیاش زمینه چنین گرایشی وجود داشت. به هر حال، فرح این فرهنگ چپ را در دوران زندگی با محمدرضا حفظ کرد و دفترش را به مرکز اشاعه این نوع فرهنگ تبدیل نمود و تعدادی از افراد دارای تمایلات کمونیستی را در آنجا جمعکرد(1) در پی ازدواج فرح دیبا با محمد رضا پهلوی، این فرهنگ ولنگار در پهنة یک کشور امکان بروز و تحقق یافت و در اقدامات فرح پهلوی و دفتر مخصوص شهبانو رخ نمود، صدها روشنفکر بیریشه و مبتذل و بیمار و جاه طلب و فاسد را گردآورد، به صورت جشن هنرهای کذایی و نمایش شنیعترین صحنههای جنسی در خیابانها نمود یافت، و ذائقه لوس و تنوع پرست شاه را با سرگرمیهای جدید آشنا نمود. اسناد موجود نشان میدهد که فرح دیبا، به دلیل این خصوصیات که دارای همگونیهای فراوان با شیوة زندگی امریکایی بودـ مورد پسند مقامات و تحلیلگران آژانس مرکزی اطلاعات امریکا (سیا) قرار داشت که او را به عنوان برجستهترین نماد تجدد (مدرنیزاسیون) ایرانی ارزیابی میکردند. مجموعه اسناد لانه جاسوسی امریکا تمایل جدی کاخ سفید را به فرح به روشنی بیان میدارد و آشکار میسازد که در طرحهای اضطراری «سیا» برای شرایط سقوط شاه، فرح پهلوی مهمترین آلترناتیو امریکا محسوب میشد. تعمّق در این اسناد روشن میسازد که در صورت وجود شرایط مساعد، امریکا تمایل داشت که فرح در نقش یک پیش نمونة ایرانی خانم آکینو ظاهر شود(2)
پی نوشت :
1 - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج اول، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1369، صص 210ـ 211.
2 - دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، مجموعه اسناد لانه جاسوسی امریکا، تهران، ج اول ،1366، صص 117ـ 122، 279ـ 288، 316ـ 321.
سی ام آبان ماه
1377
امروز اعلام شد یک هیأت 13نفره سیاسی اقتصادی امریکائی هفته گذشته وارد تهران شده و با چند نفر از مسئولان دولتی دیدار کرده است.
داریوش فروهر عضو جبهه ملی و وزیر کار دولت موقت جمهوری اسلامی، به همراه همسرش در منزل مسکونی خود به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
1357
در پی تظاهرات گسترده مردم بهشهر علیه حکومت شاه، چماق به دستان رژیم با حمله به باغهای مرکبات، مغازهها، بانکها و اماکن عمومی خسارات فراوانی به مردم این شهر وارد کردند.
مایکل بلومنتال وزیر خزانهداری امریکا با شاه ملاقات کرد. وی سپس به واشنگتن چنین گزارش داد که: شاه گیج شده و به کلی افسرده به نظر میرسد. گفتارش در حالی که به فضا خیره شده با مکثهای طولانی قطع میشود.
1356
روزنامه رستاخیز برای اولین بار و بدون سانسور خبر تظاهرات دانشجویان ایرانی در امریکا و سوزاندن آدمک شاه و کارتر را انعکاس داد.
1334
عبدالحسین واحدی عضو جمعیت فدائیان اسلام در اهواز دستگیر و به تهران اعزام شد.
1308
رضاخان حکومت پادشاهی محمد نادر شاه در افغانستان را به رسمیت شناخت.
1300
قانون اعطای امتیاز نفت شمال به شرکت امریکائی «استاندارد نیوجرسی» تصویب شد. بر پایه این امتیاز که شامل 5 ایالت شمالی ایران میشد، دولت ایران دست کم 10 درصد ارزش ناخالص نفت استخراج شده را دریافت میکرد. دولت امریکا در پی این مصوبه با پرداخت وام 10 میلیون دلاری درخواست شده از سوی ایران موافقت کرد.
1296
دولت شوروی اعلام کرد کلیه مامورین سیاسی منصوب شده از سوی دولت تزاری در شهرهای ایران از مشاغل خود منفصل هستند و فقط « نیکلای زاخارویچ براوین » سمت نمایندگی دولت شوروی را در ایران داشته و دارای اختیارات تام می باشد .
1294
ژاندارمهای ایرانی به فرماندهی کلنل محمدتقی پسیان در یک زد و خورد سنگین توانستند همدان را از اشغال نظامیان روسیه آزاد کنند.
1293
سرپرسی کاکس نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس حمایت صریح دولت انگلستان را از شورش خزعل در برابر حکومت ایران اعلام کرد .
1290
قانون انتخابات مجلس شورای ملی در 53 ماده به تصویب رسید.
1288
در جلسه امروز مجلس شورای ملی از فداکاریهای ستارخان و باقرخان تجلیل شد و به آنان لقب «سردار ملی» داده شد
بیست ونهم آبان ماه
1365
امام خمینی در واکنش به نامه هشت نماینده به رئیس مجلس که در آن وزیر امور خارجه به خاطر ورود مک فارلین به تهران مورد انتقاد شدید واقع شده بود خطاب به آنان فرمودند « لحن شما از لحن اسرائیل تندتر است » نامه نمایندگان در 25 آبان صادر شده بود .
1358
ده گروگان سیاهپوست و زن امریکایی که توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام آزاد شدندبه کشورشان بازگشتند .
1357
در تیراندازی مأموران حکومت نظامی به تظاهرات کنندگان در شیراز 110 نفر شهید یا مجروح شدند.
1355
دولت ایران تعدادی موشک زمین به هوای هدایت شونده به ارزش چهار میلیارد و هشتصد و میلیون تومان از انگلستان خریداری کرد.
1352
مناسبات سیاسی ایران و پرو برقرار شد.
1346
مدرسه فیضیه که از سوی رژیم پهلوی بسته شده بود بازگشائی شد و هزاران نفر از طلاب با شعارهائی در حمایت از امام خمینی وارد مدرسه شدند.
1345
ارتشبد بهرام آریانا رئیس ستاد ارتش ایران همراه با ارتشبد حسن طوفانیان راهی اسرائیل شدند.
1334
کنفرانس کشورهای عضو پیمان بغداد با شرکت نخستوزیران ایران، ترکیه، عراق، پاکستان، انگلستان و وزیر خارجه امریکا در بغداد به ریاست نوری سعید نخستوزیر عراق افتتاح شد.
1329
اسدالله علم به وزارت کار و امانالله اردلان به وزارت کشور منصوب شدند.
1323
مرتضی قلی بیات (سهامالسلطان) پس از کنارهگیری محمد ساعد (18 آبان) مأمور تشکیل کابینه شد. این کابینه تا 28 فروردین 1324 برقرار بود.
1314
حسن پیرنیا (مشیرالدوله) که در دوره مشروطیت به دفعات رئیسالوزراء شده بود در 63 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
1300
مذاکرات محرمانه قوام با نمایندگان شرکت نفت امریکائی استاندارد اویل در مورد اعطای امتیاز نفت پنج استان شمالی ایران منجر به امضای قراردادی شد که به موجب آن شرکت مزبور مجاز شد به مدت 50 سال امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت شمال را به دست آورد