سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
سلام محب برمحبان حسین (ع)
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ابوبکر محمدبن علی بن محمدبن احمدبن عبدالله بن حاتم طائی

ابوبکر محمد بن علی بن محمد بن احمدبن عبدالله بن حاتم طائی


ابوبکر محمّد بن علی بن محمّد بن احمدبن عبدالله بن حاتم طائی از عارفان بزرگ است. وی در سال 560 (ه.ق.) در شهر مورسیای اسپانیا به دنیا آمد. از جمله? مشهورترین القابش الشّیخ الاکبر، و محی الدّین است، به ابن افلاطون و ابن سُراقه (در اندلس) هم معروف بود، و در شرق به ابن عربی شهرت دارد.
ورود رسمی ابن عربی به تصوف در سنّ 21 سالگی یعنی در سال 580 (ه.ق.) روی داد، ولی او به زودی و در زمانی اندک بلندآوازه گردید، و مشایخ زمانش به دیدار او شتاب نمودند. محی الدّین آثاری گران سنگ و پرارزش در شاخه های مختلف حکمت و علم پدیدآورد، تصوف را به نوعی فلسفه تبدیل کرد، و در نوشته هایش عقاید و باورهای بسیاری از مکاتب را تبیین و تفسیرنمود (ص-ص 51 - 55 مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز.)

آثار ابن عربی
ابن عربی را نویسنده ای پرکار ذکرکرده اند که آثار زیادی را از خود برجای نهاده است. فهرست آثار و کتاب های وی به شرح زیر است:

کتاب ها
1. فصوص الحکم
2. الفتوحات المکیة فی معرفة أسرار المالکیة والملکیة
3. عنقاء مغرب فی معرفة ختم الأولیاء وشمس المغرب
4. کتاب العقائد
5. العقد المنظوم والسر المختوم
6. محاضرة الأبرار ومسامرة الأخیار
7. مشاهد الاسرار القدسیة ومطالع الأنوار الإلهیة
8. ترجمان الاشواق فی غزل والنسیب
9. جامع الاحکام فی معرفة الحلال والحرام
10. تنزل الاملاک فی حرکات الأفلاک
11. الدرة الباضعة من الجفر الجامعة
12. کتاب مواقع النجوم ومطالع أهلة الأسرار والعلوم

رسائل
1. الاسرا إلى المقام الاسرى
2. مشکاة العقول المقتبسة من نور المنقول
3. حرف الکلمات وحرف
4. رسالة الأزل
5. رسالة الأنوار
6. رسالة الحجب
7. رسالة روح القدس
8. الرسالة الغوثیة
9. الرسالة القدسیة
10. رسالة القسم الإلهی
11. رسالة کنه مما لا بد منه
12. رسالة المیم والواو والنون
13. کتاب الیاء وهو کتاب الهو الخ
14. رسالة انشاء الدوائر
15. رسالة الأنوار فیما یفتح على صاحب الخلوة من الاسرار
16. قصیدة عظیمة للشیخ محی الدین بن عربی
17. حلیة الأبدال
18. رسالة الحجب
19. السبحة السوداء
20. شجون المسجون
21. الأمر المحکم المربوط فیما یلزم أهل طریق الله تعالى من الشروط
22. کتاب الفناء فی المشاهدة
23. کتاب بلغة الغواص فی الأکوان إلى معدن الإخلاص (تحت الطبع)
24. کتاب الجلال والجمال
25. کتاب الألف و هو کتاب الأحدیة
26. کتاب الجلالة و هو کلمة الله
27. کتاب القربة
28. کتاب الشأن
29. کتاب الشاهد
30. کتاب التراجم
31. کتاب منزل القطب و مقامه و حاله
32. رسالة الانتصار
33. کتاب الکتب
34. کتاب المسائل
35. کتاب التجلیات
36. کتاب الإسفار عن نتائج الأسفار
37. کتاب الوصایا
38. کتاب نقش الفصوص
39. کتاب الوصیة
40. کتاب اصطلاح الصوفیة



نوشته های دیگران ()

اسما خداوند متعال

نویسنده متن فوق:غلامرضا حیدری زاده » محب ( جمعه 93/12/15 :: ساعت 1:0 صبح )

»» نواب صفوی

نواب صفوی

27 دی ماه سالروز شهادت مرحوم نواب صفوی است . سیدمجتبی میرلوحی صفوی، از روحانیون مبارز و رهبر جمعیت «فدائیان اسلام»، 1303ش. در محله خانی‌آباد نو و در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش سیدجواد میرلوحی به دنبال صدور قانون «لباسهای متحدالشکل» ـ 1314 ش. ـ لباس روحانیت از تن بیرون کرد و به عنوان وکیل دعاوی دادگستری مشغول به خدمت شد، اما پس از چندی در پی یک مشاجره سخت، سیلی محکمی به صورت علی‌اکبر داور وزیر عدلیه وقت زد که نتیجه آن گذران محکومیت سه ساله در زندان بود. او چندی پس از گذراندن دوره محکومیت و آزادی از زندان دارفانی را وداع گفت. طی این سه سال سیدمحمود نواب میرلوحی، از بستگان نزدیک سیدمجتبی، عهده‌دار سرپرستی وی بود.
سیدمجتبی در 7 سالگی وارد دبستان حکیم نظامی شد و سپس در مدرسه صنعتی آلمانی‌ها به تحصیل ادامه داد. او همزمان در یکی از مساجد خانی‌آباد نو به فراگیری دروس دینی نیز مشغول شد و پس از خروج رضاخان از کشور به فعالیتهای سیاسی روی آورد. سخنرانی وی علیه دولت قوام‌السلطنه در 17 آذر 1321 در حالی که 18 سال بیش نداشت اولین مبارزه وی علیه حکومت پهلوی محسوب می‌شد. در پی این سخنرانی و تهییج دانش‌آموزان دیگر مدارس و همراهی عده‌ای از مردم ناراضی، تظاهراتی در مقابل مجلس شورای ملی علیه قوام برگزار شد که با مداخله و تیراندازی پلیس، دو نفر شهید شدند. این حادثه اثر عمیقی در شخصیت سیدمجتبی گذاشت و او را در راه مبارزه با حکومت پهلوی مصمم‌تر ساخت.در 1322 سیدمجتبی به استخدام شرکت نفت درآمد و پس از مدت کوتاهی به آبادان منتقل شد. مدتی بعد برخورد شدیدی از سوی یکی از متخصصین انگلیسی شرکت نفت با یکی از کارگران صورت گرفت که به دنبال آن، نواب کارگران را به اعتراض و اجرای قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهای نظامی، اعتراضات سرکوب شد. نواب نیز فرار کرده و شبانه به وسیله قایق از آبادان به سوی بصره و سپس نجف روانه شد. او برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد.
سیدمجتبی در مدرسه «قوام» نجف اقامت گزید و از همان روزهای نخست، دوستی و رابطه نزدیکی با علامه امینی ـ که در یکی از حجره‌های فوقانی مدرسه، کتابخانه‌ای تأسیس کرده و در حال تألیف اثر مشهور خود ـ الغدیر ـ بود، برقرار کرد.
وی فقه و اصول و تفسیر را از استادانی چون علامه امینی، حاج آقا حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی آموخت. او در نجف، یکی از آثار احمد کسروی را که در آن به یکی از امامان معصوم(ع) توهین شده بود مطالعه کرد و چون برخی از مراجع نجف کسروی را مرتد دانستند، از این رو به ایران بازگشت تا کسروی را از آن کار بازدارد. وی پس از چند جلسه بحث و گفتگو با کسروی، وی را عنصری بی‌دین یافت. در مرحله بعد به کمک حاج سراج انصاری، شیخ قاسم اسلامی، شیخ مهدی شریعتمداری و جمع دیگری از فضلا و نویسندگان تهران «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» را تشکیل داد. اما این جمعیت علیرغم تماسها و مذاکرات متعدد نتوانست کسروی را از دین‌ستیزی و اغفال جوانان بازدارد. به همین دلیل نواب صفوی پس از آنکه در آخرین ملاقات خود با کسروی، توسط او و گروه مسلح همراهش تهدید شد، مصم گردید وی را از میان بردارد. بدین منظور با تهیه پول از دو نفر از روحانیون ـ سید اسدالله مدنی و آقا شیخ محمدحسن طالقانی ـ کسروی را در 23 اردیبهشت 1324 در میدان حشمتیه تهران ترور کرد، اما کسروی جان سالم به در برد و نواب دستگیر و زندانی گردید. وی چندی بعد به درخواست علمای ایران و نجف پس از دو ماه، با قید کفالت آزاد گردید.
نواب، پس از آزادی از زندان، طی اعلامیه‌ای جمعیت «فدائیان اسلام» را تشکیل داد. وی در این اعلامیه برادری، استقامت و اتحاد را خط کلی جنبش فدائیان اسلام؛ رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن را هدف اصلی جنبش؛ و شهادت و انتقام و قصاص را روش اصلی مبارزه معرفی کرد.
نخستین اقدام این جمعیت، ترور مجدد کسروی در 20 اسفند 1324 بود که به قتل وی در جلسه دادگستری انجامید. متعاقب آن، نواب مخفیانه تهران را به قصد نجف ترک کرد. در آنجا از مراجع و علما خواست تا برای آزادی قاتلان کسروی بکوشند که بر اثر تلاش‌های وی، آنان نیز پس از مدتی از زندان آزاد شدند.
نواب چندی بعد به تهران بازگشت و روابط نزدیکی با آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی، که به تازگی از تبعید بازگشته بود، برقرار ساخت.
به دنبال اعلام تشکیل دولت اسرائیل توسط سازمان ملل متحد در 1327ش.، نفرت و انزجار عمومی سراسر جهان اسلام و از جمله ایران را فراگرفت. به دعوت آیت‌الله کاشانی در روز جمعه 31 اردیبهشت 1327 اجتماع اعتراض‌آمیز بزرگی در مسجد سلطانی (امام خمینی فعلی) تهران برگزار شد که در آن آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی شرکت داشتند. فدائیان اسلام نیز با ثبت‌نام از نیروهای داوطلب، پنج هزار نفر را برای اعزام به فلسطین و نبرد با اشغالگران بسیج کردند که دولت وقت مانع از اعزام آنان گردید.
نواب صفوی در 27 خرداد 1327 بانی تظاهرات عظیمی علیه دولت عبدالحسین هژیر بود. این تظاهرات به فاصله 4 روز پس از به قدرت رسیدن هژیر به وقوع پیوست. تظاهرکنندگان نمایندگانی را که به هژیر رأی داده بودند، مذمت کردند و خواستار عزل او شدند.
در 14 آبان 1328، عبدالحسین هژیر، که نقش اصلی در تقلب انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی داشت، توسط فدائیان اسلام به قتل رسید. رژیم که یکی از مهره‌های اصلیش را از دست داده بود و خود را در مقابل عملیات فدائیان اسلام به شدت آسیب‌پذیر می‌دید، ناگزیر عقب‌نشینی کرد و انتخابات دوره شانزدهم را در فضای نسبتاً آزاد تجدید کرد که در آن آیت‌الله کاشانی به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد و او پس از چندین ماه تبعید در لبنان به وطن بازگشت.
در اردیبهشت ماه 1329 جنازة رضاشاه به ایران منتقل شد. قرار بود جنازه در قم دفن شود، اما با مخالفت پیگیر نواب صفوی و دیگر یارانش، رژیم ناگزیر منصرف شد و جد را در شهر ری دفن کرد. در تیر 1329 سپهبد علی رزم‌آرا به نخست‌وزیری رسید. هدف از انتصاب او نایده گرفتن جنبش ملی شدن صنعت نفت و به تصویب رساندن لایحه «گس ـ گلشائیان» بود. این لایحه از طرف کمیسیون نفت مجلس شورای ملی رد شد و آیت‌الله کاشانی نیز طی بیانیه‌ای بر ضرورت ملی شدن صنعت نفت تأکید کرد، اما رزم‌آرا و اکثریت نمایندگان مجلس همچنان در برابر تصویب ملی شدن صنعت نفت مقاومت می‌کردند. در چنین بن‌بست سیاسی، به دستور نواب صفوی، فدائیان اسلام، رزم‌آرا را در روز 16 اسفند ترور کردند و متعاقب آن، رژیم شاه و اکثریت مجلس که به شدت مرعوب شده بودند چاره‌ای جز عقب‌نشینی در برابر خواست اکثریت مردم نیافتند. از این رو مجلس شورای ملی، پس از ماهها کشمکش سرانجام لایحه ملی شدن صنعت نفت را در کمتر از دو هفته بعد از قتل‌ رزم‌آرا، تصویب نمود.
ترور رزم‌آرا، نخست راه را برای ملی شدن صنعت نفت و سپس نخست‌وزیری دکتر مصدق در 15 اردیبهشت 1330 گشود، اما بلافاصله فدائیان را سلام دستگیر شدند و نواب صفوی نیز در تیرماه 1330، کمتر سه ماه بعد از نخست‌وزیری دکتر مصدق، دستگیر و زندانی شد.
پس از ملی شدن صنعت نفت و نخست‌وزیری دکتر مصدق، به تدریج روابط میان فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی به سردی گرایید، زیرا فدائیان انتظار داشتند که از آن پس اقدامات عملی برای تحقق حکومت اسلامی صورت گیرد. نواب صفوی در این مقطع با چاپ و انتشار جزوه‌ای تحت عنوان «راهنمای حقایق» و با شعار «الاسلام یعلو و لایعلی علیه» اهداف، اصول و شیوه‌های سیاسی و برنامه حکومت اسلامی موردنظر خود را که در حقیقت منشور فدائیان اسلام بود عرضه کرد. اما آیت‌الله کاشانی مهمترین هدف را در آن مقطع حفظ دستاوردهای ناشی از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس می‌دانست. با این همه، پس از حوادث تیر1331 و بروز اختلاف شدید میان جبهه ملی و آیت‌الله کاشانی، فدائیان اسلام لحظه‌ای در حمایت از آیت‌الله کاشانی تردید نکردند و از او در برابر افتراها و تهمتهای سیاسی جبهه ملی و حزب توده دفاع کردند.
نواب صفوی در شهریور 1332 به دعوت سید قطب از رهبران اخوان‌المسلمین برای شرکت در «کنگره اسلامی قدس» عازم بیت‌المقدس شد. او در آن کنگره سخنان پرشوری ایراد نمود و مسلمانان را به وحدت برای آزادسازی سرزمین فلسطین فراخواند. وی در این سفر از عراق، سوریه و لبنان بازدید کرد و در شهر صور لبنان با شرف‌الدین عاملی ملاقات نمود. در خلال همین سفر بود که نواب صفوی با یاسرعرفات که دانشجو بود ملاقات کرد و او را برای نجات فلسطین و مبارزه با اسرائیل تحریک و تهییج نمود، به طوری که عرفات در سفری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تهران داشت، گفته بود عامل اولیه حرکت وی در این قیام توصیه نواب صفوی بود.
نواب در ادامه سفر خاورمیانه‌ای خود پس از لبنان به دعوت اخوان‌المسلمین مصر رهسپار قاهره شد. این دوره مصادف با کودتای ژنرال محمد نجیب و برکناری ملک فاروق، پادشاه مصر بود. وی در دانشگاه الازهر سخنرانی کرد که با استقبال هزاران تن از حاضران مواجه گردید، و اندکی بعد «جمعیت اخوان‌المسلمین» به توسط دولت مصر غیرقانونی اعلام شد. نواب صفوی پس از اطلاع، در تلگرافی که از ایران به قاهره مخابره نمود، مراتب نگرانی خود و عموم مسلمانان را از اقدام دولت مصر اعلام کرد و خواستار تجدیدنظر فوری آن دولت نسبت به اخوان‌المسلمین گردید.
پس از کودتای امریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332، همه دستاوردهای نهضت ملی برباد رفت و زنجیرهای اسارت اقتصادی و سیاسی یکی پس از دیگری با انعقاد پیمان‌های گوناگون، توسط رژیم کودتا به دست و پای ملت ایران بسته شد. از جمله آنها، پیمان نظامی بغداد بود که در 1334 میان عراق و ترکیه منعقد شد و سپس ایران، انگلستان و پاکستان بدان پیوستند. این پیمان، کشورهای منطقه را به عنوان سپر امنیتی و نظامی امریکا و انگلستان در برابر شوروی در می‌آورد. فداییان اسلام به عنوان مخالفت با این قرارداد، حسین علاء نخست‌وزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز 25 آبان 1334 ترور کردند، اما وی جان سالم به در برد و ضارب دستگیر شد و به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت گردیدند. آنان تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفتند و در دی‌ همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند.
سرانجام پس از چند جلسه، دادگاه، نواب صفوی و سه تن دیگر (سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی) را به اعدام محکوم کرد. حکم دادگاه در بامداد 27 دی 1334 به اجرا درآمد. آنها را پس از شهادت در مسگرآباد تهران به خاک سپردند. مدتی بعد جنازة آنان به قم منتقل شده و در آنجا دفن گردید.


کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است.
1. روحانی مبارز، سیدابوالقاسم کاشانی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 1، ص 138.
2. روحانی مبارز، همان.
3. تاریخ و فرهنگ معاصر، فصلنامه مرکز بررسی‌های اسلامی، 1370، ج 2، ص 12.
4. علمای مجاهد، محمدحسن رجبی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 522.
5. در آن روز دولت قوام برای فرونشاندن خشم مردم به خاطر اهانتی که کسروی در کتاب خود به مبانی دینی مرتکب شده بود، محاکمه‌ای صوری برای وی در دادگستری ترتیب داد. وی نیز توسط سیدحسین امامی یکی از اعضای فدائیان اسلام در جلسه دادگاه ترور شد.
6. مشاهیر سیاسی قرن بیستم، انتشارات محراب قلم، احمد ساجدی، ص 285.



نوشته های دیگران ()

اسما خداوند متعال

نویسنده متن فوق:غلامرضا حیدری زاده » محب ( سه شنبه 93/10/30 :: ساعت 2:34 صبح )

»» مفسر قرآن

 

حضرت آیت الله سید محمود طالقانی رحمه الله علیه

شایسته است حال که به سالروزشکوهمند پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک میشویم یادی کنیم از یکی از موثر ترین افراد این حماسه بزرگ تاریخ اسلام آن عزیزی که سهم بسزایی در این حرکت انقلابی داشت افسوس که کمی بیشتر در میان امت نبودتا شاهد رشادتهای امت اسلامی در دوران جنگ باشد و از طرفی ببیند کسانی که سالها با رژیم شاه در تضاد ومبارزه بودندو داعیه اسلام و خلق و حق را داشتند کم آوردندودر مقابل زن بچه پیرو جوان مردم کوچه وبازار قد علم کردندو به قتل وعام آنان پرداختند وکاش میبود و میدید که مطهری ها و بهشتی ها و مفتح ها  وخیل کثیری از اندشمندان مان را هدف قرار دادند وای کاش بود تا هرآینه بهتر اسلام وانقلاب عرضه میشد ویاران امام و رهبری را تنها نمیگذاشت

 

احمد صدر حاج سیّد جوادی، وزیر کشور و دادگستری دولت موقّت، می‌گوید:

«بعد از انقلاب، در حالی که در دولت بسیار کار داشتم، روزی طالقانی مرا احضار کرد و گفت: "در اطراف منزل ما یک دکّان مشروب‌فروشی بود که مردم در روزهای اوج‌گیری انقلاب، حمله کردند و همه وسایلش را از بین بردند. شاید آن بیچاره نمی‌دانسته که این کار حرام است، و یا برای اداری زندگی مجبور بوده که این کار را بکند. گذشته از این، تنها مشروبات دکّان قابل امحا بوده و کسی شرعاً حق نداشته است سایر وسایل را از بین ببرد. الآن صاحب آن مغازه از زندگی ساقط شده است. او را پیدا کنید و کمکش دهید تا دوباره روی پای خود بایستد." باور کنید که من(وزیر کشور) تا چند روز در آن منطقه می‌گشتم تا صاحب آن مشروب‌فروشی را پیدا و دستور طالقانی را اجرا کنم.» 

آیت الله مهدوی کنی می‌گوید: «[در زندان] هیچ گاه ندیدم تند و عصبانی بشود. هرگز نشنیدم که از کسی غیبت کند، و همه مسائل را با حسن نیت تحلیل می‌کرد. نمازهایش را چنانکه مستحب است با فاصله می‌خواند و شبی را ندیدم که نماز شبش ترک شود. رفتارش از عظمت روح او خبر می‌داد و نسبت به ما امتیاز داشت.»

چنان با همگان مهربان بود که کسی از عتابش نمی‌رنجید و پیوند مهر از او نمی‌گسست. وقتی در خطبه نماز عید فطر گفت: «این جوجه‌کمونیست‌ها ... خیال می‌کنند قیم همه مردم هستند»، مخاطبان این عتاب درشت، پس از ارتحال او اعلامیه دادند و گفتند: «آقا ما را جوجه خطاب می‌کرد. ما نیز به دل می‌گرفتیم؛ اما وقتی در سردسیر بی‌پناهی و استیصال گرفتار می‌آمدیم، آقا بود که بال‌هایش را می‌گسترد و جوجه‌هایش را مثل جان به خود می‌خواند.»

می‌گفت: «ما نیامده‌ایم که از اسلام فقط حکم اعدامش را اجرا کنیم.» او که خود یک لحظه(آری،یک لحظه) از اندیشی مبارزه با شاه فارغ نبود، سهم هیچ کس را در این مبارزه نفس‌گیر فراموش نکرد. می‌گفت: «من به فداکاری این جوان‌های چپگرا که جان داده‌اند، احترام می‌گزارم. من بشخصه به این جور مردم فداکار و مقاوم که کشته دادند و 25 سال و 30 سال در زندان بوده‌اند، از جهت انسانیت، نه از جهت مکتب و وابستگی به مکتبی خاص احترام می‌گزارم... کمونیست‌ها در این مبازره سهم داشته‌اند و شکی در آن نیست. ما با آنها اختلاف ایدئولوژیکی داریم، نه اختلاف در مبارزه.» می‌گفت: «انقلاب از همه مردم شروع شده است و برای همه مردم است و لذا هیچ گروهی یا حزبی حق ندارد برای خود حق بیشتری قائل شود و انقلاب را در انحصار خود درآورد.»

می‌گفت: «این قدر که دشمن را بزرگ می‌کنند، بزرگ نیست. ما نباید همه فکر و ذهنمان را متوجّه آن کنیم. ما باید خودمان را بسازیم. ما باید پیش از اینکه به دشمن توجّه کنیم، خودمان را بسازیم... بیش از آنکه استعمار بر سر ما بزند، ما به سر همدیگر زدیم و خودمان را ذلیل کردیم.»

می‌گفت: «همه این مبارزات و زحمات برای این بود که همه چیز قانونمند شود.»

می‌گفت: «من معتقدم در این مجلس[خبرگان] همه گروه‌ها باید راه پیدا کنند. ما تابع قرآنیم: فبشر عباد الذینیستعمون القول ... در مجلس ما باید مخالفین هم بیایند؛ اگر نیایند ما باید دعوتشان کنیم تا حرفشان گفته شود.... وگرنه پنجاه –شصت نفرکه هم‌لباس و همفکر باشیم و در یک‌جا جمع شویم، معلوم است که همه یک رأی داریم.»

می‌گفت: «آن وقت‌ها که من در شمیران جلسات تفسیر قرآن داشتم، جلال [آل احمد] به آنجا می‌آمد. یک روز به جلال گفتم: این وضعی که برای تو پیش آمده، که به مکاتب دیگر روی آوردی، نتیجه فشاری است که خانواده بر شما وارد می‌کرد. مثلا او را به شاه عبدالعظیم می‌بردند تا دعای کمیل بخواند. پدر ایشان از پیش‌نمازهای خوش‌بیان و متعبد و اهل دعا بود، اما تعبدش خشک بود.»

روحش شاد و یادش گرامی باد

 



نوشته های دیگران ()

اسما خداوند متعال

نویسنده متن فوق:غلامرضا حیدری زاده » محب ( شنبه 93/10/27 :: ساعت 6:39 عصر )

»» گناه نکنیم

 



آیت الله بهجت  

از ما، عمل چندانی نخواسته اند

مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است

تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن

همه میپرسند چه کار کنیم؟

من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟

و پاسخ اینست:

گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است

 



نوشته های دیگران ()

اسما خداوند متعال

نویسنده متن فوق:غلامرضا حیدری زاده » محب ( دوشنبه 93/10/15 :: ساعت 1:0 صبح )

»» یکی از نشانه های خدا

علامه حسن حسن زاده آملى‏ 


استاد علامه حضرت آیت الله حسن زاده آملى متضلع در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسّر تفسیر انفسى قرآن فرقان، معلم اخلاق و مکمل نفوس مستعده، جناب حسن بن عبدالله طبرى آملى( حفظه الله تعالى) که به" حسن زاده" شهرت دارند.

زندگى نامه‏

در اواخر سال 1307 هجرى شمسى در روستاى ایراى لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادرى الهى، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و از پستان پاک مادرى عفیفه صدیقه طاهره و پاک از ارجاس حین الولاده که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدند و پرورش یافتند.

در حالى که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانى شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادى از جزوات متداول در مکتبخانه هاى آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالى تمام قرآن را به خوبى یاد گرفتند.

پس از آن وارد دوره ابتدایى شدند. تاریخ ورود حضرت استاد( حفظه الله تعالى) حوزه علمیه مهرماه سال 1323 هجرى شمسى مطابق با شوال المکرم سال 1363 هجرى قمرى بود.

تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان، رساله عملیه فارسى آیه الله سید ابوالحسن اصفهانى( چون ایشان مرجع على الاطلاق در آن زمان بودند)، کلیات سعدى، گلستان سعدى و جامع المقدمات و شرح الفیه و سیوطى و حاشیه ملا عبد اللّه بر تهذیب منطق و شرح جامى بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف و مطول در معانى و بیان و بدیع و معالم در اصول و تبصره در فقه و مغنى اللبیب در نحو و شرایع محقق در فقه و چندین کتب، جلدین شرح لمعه در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروى و آقا عزیزالله طبرسى و آقا شیخ احمد اعتمادى و آقا عبدالله اشراقى و آقا ابوالقاسم رجائى و غیرهم که همگى از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسى تعلیم خط مى گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتى را تدریس مى کردند.

استاد حسن زاده خود مى فرمایند:

در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دل‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.

در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور با هر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.

سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على- علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم( ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.

پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:.

دوش وقت سحر از غصه   نجاتم    دادند          وندران   ظلمت شب   آب حیاتم دادند 

   چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی            آن  شب قدر  که آن تازه براتم   دادند      

برای سلامتی حضرت علامه صلوات



نوشته های دیگران ()

اسما خداوند متعال

نویسنده متن فوق:غلامرضا حیدری زاده » محب ( پنج شنبه 93/9/27 :: ساعت 12:9 صبح )

<      1   2   3      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تاریخ سیاسی ایران مرداد
تاریخ سیاسی ایران تیر
تاریخ سیاسی ایران تیر
تاریخ سیاسی ایران تیر
تاریخ سیاسی ایران تیر
تاریخ سیاسی ایران تیر
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 28
>> بازدید دیروز: 30
>> مجموع بازدیدها: 214072
» درباره من

سلام محب برمحبان حسین (ع)
مدیر وبلاگ : محب[471]
نویسندگان وبلاگ :
غلامرضا حیدری زاده (@)[0]



تماس با ما » پیوندهای روزانه

روزنامه های ایران [13]
سلام محب بر محبان حسین(ع) [77]
اخبار لحظه به لحظه گروه تروریستی داعش [24]
تقویم تاریخ [17]
صرافی [11]
[آرشیو(5)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
سیاست[266] . سخن آینه روح است[28] . بشنو از دل[23] . تاریخی[23] . حسین(ع)[15] . السابقون[12] . معرفی کتاب[10] . اجتماعی[9] . اطلاعیه[8] . همسروخانواده[6] . رد پای صهیون[5] . اهل بیت[5] . سیروسلوک[5] . علی(ع)[5] . اخلاق[2] . اقتصاد . قانون . قرآن . سوانح در ایران .
» آرشیو مطالب
بهمن 93
دی 93
آذر 93
آبان 93
شهریور 93
مهر 93
مهر 92
شهریور 92
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94

لوگوی وبلاگ


لینک دوستان
عطر ظهور
بانوی دشت رویا
نوشتار
بشنو این نی چون حکایت می کند
گروه سایه-shadow group
دلنوشته های قاصدک
در حسرت اقلیم رهایی
لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی)
در انتظار آفتاب
دلنوشته ها
دلنوشته من ...
شین مثل شعور
تغییر مطلوب
به سوی فردا
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
هزاران سؤال
دلتنگ...
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختــــر بهــــار
لیلای مجنون
عشق سرخ من
*** انـتـظـار ***
برادرم ... جایت همیشه سبز ...
*** نـذر آقـا ***
کودکان آسمانی
(✿◠‿◠) kolbehf1.ir .•°*
شعر
منبر مکتوب
افـــــســ❤ــونگـــ❤ــر
قیدار شهر جد پیامبراسلام
اجتماعی
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
بود دلی رفت وفراموش شد
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سجاده ای پر از یاس
حجاب اسلامی
سرباز ولایت
خورشید پنهان
قلمدون
چند لقمه حرف حساب
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سکوت ابدی
ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده
پستِ دل
کلبه بصیرت
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
بلوچستان
محنا
عاشقانه ای برای عشقــــــــــم
لباس شخصی
اسپایکا
شهر چای
سه ثانیه سکوت
► o▌ استان قدس ▌ o ◄
پرپر
نگارستان خیال
حرف هایی از زبان منطق و احساس
نشریه حضور
MATIN 3DA
تسبـیـ ـ ـ ـ ــح واژه ها
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
عقیل صالح
نگاهی نو به مشاوره
PARANDEYE 3 PA
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
سخن آشنا
دوست کوچولو
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
پژواک
ســـــــــادهــــــــ دل
شهرستان بجنورد
مشاور
کلکسیون تمبرخانواده شهیدان محمدسخنی وجمیله رمضان
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
«حبیبی حسین»
چشمـــه ســـار رحمــت
ضرب زیدٌ
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
میراب نوشت
مشتاقی و مهجوری
آقاشیر
ستارگان دوکوهه
صراط مستقیم
هم رنگــــ ِ خـــیـــآل
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
نگاه خیس
نســــل چـــــهارم
تنهایی......!!!!!!
دین و جامعه
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
شباهنگ
وبلاگ تالار آگهی
تنهای93
آوای روستا
ایوون رویا
shamsozalam
فصل رویش
سارا احمدی
بیصدا ترازسکوت...
جنون قلم
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
هـــــــــومــــــــ ســــــپـــــــــیـــد
تک درخت
زنده باد جوان ایرانی
تراوشات یک ذهن زیبا
نقدونظر
پیامنمای جامع
ترنم احساس
دانش آموز پویا
بادصبا
هفت آسمان
عاشقانه هایم...
آقاسیدبااجازه...
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
کارشناس مدیریت دولتی
دنیای کیمیا
آلو
بزرگترین مرجع مقالات نجوم
ارمغان تنهایی
تـلاطـم ارونـد
دوستدار علمدار
دهه هفتادیااااا
******ali pishtaz******
دلتنگ احساس تو
سلام شهدا
ابـــــــــــرار
کوثر ولایت
گدایی ِ در ِ جانان به سلطنت مفروش
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
تنها
پیام رهایی
زمزمه های تنهایی من
سرزمین رویا
نون و ریحون
توهمدردی یا همدردی؟؟؟؟
دریای آبی
چون میگذرد غمی نیست
حکـــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــت
آوای من
زندگی رسم خوشایندیست
حرف های تنهایی
آخرت من
بچه های خدایی
شبیر
کمی درنگ بایدم ...
عاشقتم
من.تو.خدا
آسمان آبی 56
s & r
.:پرستــوی خیــــال:.
فلسفه یعنی رنج...
m...a
یامهدی
صوفی نامه
دفتر تقدیر
قدرت کلمات
کلبه تنهایی
::شوق شهادت::
مــــنانــه ها
خاکیهای آسمانی
فیلم و مردم
شانزده
زندگی شیرین
ماه نگار- گالری هنر های من و دوستم
یار آسمانی من...
شهریار کوچه ها
ترانه ی زندگیم (Loyal)
سعید جندالمهدی
سنگ صبور
عمومی
*ترخون*
جریه سید محمد
امام زمان
من و ....!!!
اندیشه
انتظار
انتظار
نوشته هایی که دوستشان دارم!
بهشت بهشتیان
سرباز کوثر
غائب
مشکات نور الله
سکوت باران....
باران
مهدی یاران
اســــرارِ وجـــود
گل یا پوچ؟2
صدای سکوت
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک تنـــــــــــــــــــهایی
یه دختره تنها
پسران علوی - دختران فاطمی
واذکر ربک اذا نسیت
چهارفصل
یادداشتهایم
نبض احساس
ღ مـــــدارِ بیــــ قراریــــ ღ
گل خشک
مهاجر
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
نت سرای الماس
دنیا
tanha
دل پر خاطره
Royapardazi
هرکس منتظر است...
جایی برای خنده وشادی و تفریح
سلام محب برمحبان حسین (ع)
جوان امروزی
دهکده کوچک ما
حقیقت
خدای عشق و خنده
دل خوش
انجمن محرمانه
تکـــــــــــ نفســــــــ ــــ ــ ـ .
نهِ /دی / هشتاد و هشت
مشک نامه
FaryadBiiiseda
فــــــقــــــط خــــــدا
فارس ایران
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
اینجا گرانیگاه است
Tarranome Ziba
حریر نازک باران
دوعاشق
غابات مازندران
تا پروانه شدن ...
❤ ناگفته های دختر تــنها ❤
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
.:شاه تورنیوز |shahtorn.ir | شاه تور:.جدید93
رویای تلخ ترازسکوت
هر چی تو فکرته
دبیرستان هیئت امنایی امام خمینی (ره) شاهرود
ツعـــاشـــقـــانــهツ
اسرا
راه زنده،راه عشق
محسن نصیری(هامون)
دلتنگ محبت=دلتنگ احساس تو
پایگاه اطلاع رسانی مسجد ایروانی(ره)
شاخه نبات
حسام الدین شفیعیان
نیلو...
عاشقانه
حرفِ دل
من و خودم
Hunter
نوشته های دختر تنها و ساده و عاشق
بـــــــلوک7
غروب دلتنگی
آتیه سازان اهواز
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
خوشنویسان ایران(سخنور)
راه کمال
دلـــــــشــــــــکســـــته
ماه مـــــــن...
سنگ صبورتم
فضای تنهایی من
مائــده الهی
تنهایی.......
خادمة الزهراء
zahre sharab
vida
ناکجا آباد
گل دختر
♥تاریکی♡
السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س)
دوستانه
تو چی فکر می کنی
نیلوفر مرداب
♥ ✖فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی✖ ♥
☺ ☻☺ ☻
عشق الهی
حرفهای بی ریا
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
دل شکسته
یه دنیا حرف
اکسیزن مسموم
اکسیژن مسموم
بوی سیب
آدمکها
بهونه های بارونی
ققنوس
نور
تارنما
آخرعشق
چرتکده ی عقل
چه زود از یلدت رفت
من و تو...ما
❤ رویایی زندگی کردن... ❤
بهترینهای دنیا
تینا
بسیج صالحین
سلام محب بر محبان حسین(ع)
وبلاگ تخصصی شیمی
°°FoReVEr••
صاعقه

» لوگوی لینک دوستان
صفحات اختصاصی

اوقات شرعی


استخاره آنلاین با قرآن کریم


پمپ بنزین | یاس تم
وصیت نامه | آلودگی هوا
چهل شاخص | موسیقی
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ

داستان
ابزار رایگان وبلاگ